معنی فتنه‌انگیز- آشوبگر

حل جدول

فتنه‌انگیز- آشوبگر

پُر شر و شور


آشوبگر و فتنه‌انگیز

فاتن


فتنه‌انگیز

فتان

پرشر و شور

آتش‌افروز

آتش‌بیار

آتش افروز


آشوبگر

پُر شر و شور


آشوبگر ورزشی

هولیگان

فرهنگ عمید

آشوبگر

آشوب‌کننده،
فتنه‌انگیز،
فتنه‌جو،

مترادف و متضاد زبان فارسی

فتنه‌انگیز

آشوبگر، مغرض، مفتن، مفسده‌جو، مفسد، دلربا، شوخ، فتان


آشوبگر

آشوب‌طلب، اخلالگر، بلواطلب، شورشگر، فتنه‌جو، مخل، مفتن، مفسده‌جو، هلالوش‌جو، دلبر، دلفریب، فتان، فتنه‌انگیز،
(متضاد) آشتی‌طلب، سازشگر، مصلح

فرهنگ فارسی هوشیار

آشوبگر

(صفت) فتنه جوی شورش خواه، فتان: دلبر آشوبگر.

فرهنگ معین

آشوبگر

فتنه جوی، شورش - خواه، فتان. [خوانش: (گَ) (ص فا.)]

فارسی به انگلیسی

آشوبگر

Agitator, Rowdy, Troublemaker, Turbulent

معادل ابجد

فتنه‌انگیز- آشوبگر

1152

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری